صبح ندای شعف است وبیداری،طراوت است وهوای تازه که ریه هایت از آن پر می شود.
اما صبح پاییز باتمام صبح های دیگر متفاوت است از بابت بی قیدی برگها که همه جا پراکنده اند
و کلاغ هایی که در گوشه وکنار شهر قارقارسرداده اند.اما تو باز هم باید بخندی به تمام زیباییها ی خداوندی.بخند با خندهای به وسعت تمام سالهای زیبای عمرت.................................
صبح بخیر سبز باشی وسرفراز