جایی که برای کرم ابریشم پایان دنیاست پروانه ای متولد می شود

چشمک هر ستاره ای نگاه دزدانه اوست که مرا پیغام میدهد درزمین تنهانیستی

جایی که برای کرم ابریشم پایان دنیاست پروانه ای متولد می شود

چشمک هر ستاره ای نگاه دزدانه اوست که مرا پیغام میدهد درزمین تنهانیستی

یه سوال

این روزها یه مشکل جدید که تو خیلی از خانواده ها دیده می شه ناباروری زوج های جوان که آمار روز افزونی هم داره ، از دلایل این ناباروری ها که بگذریم شاید نگاه همراه با ترحم دیگران و آرزوهای در دل مانده این زوجها سخت ترین قسمت های این اتفاق باشه . با وجود تمام روشهای باروری جدید بازهم زوج هایی وجود خواهند داشت که هرگز نمی توانند دارای فرزند بشوند و رویای همیشگی آنها پدر و مادر شدن خواهد بود. 

اما با همه اینها به نظر شما باید جدایی فصل اخر این رابطه باشه به مدد همان شرطهای ضمن عقد؟ یا به قول بعضی ماندن و ساختن و سوختن؟ یا اگر مرد باشد که ازدواج مجدد؟ و یا ماندن و فارغ از همه این ها در کنار هم بودن چراکه شاید یکی از زیباترین بخشهای یک ازدواج تولد فرزند است اما لزوما ازدواج نمی کنیم که دارای فرزند شویم؟ و شاید یاهای دیگر؟

نظرات 4 + ارسال نظر
یه دوست سه‌شنبه 6 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 02:06 ب.ظ http://parvazeeshgh.blogsky.com/


درودی پس از یک دوره ی طولانی

ای کاش برای با هم بودن ازدواج می کردیم نه برای رسیدن به چیز های ثانوی ، بنظر من اگر کفه ی ثانویه ها اینقدر سنگین باشد که با برآورده نشدن یکی یا چند تای آنها تصمیم به جدایی بگیریم ، بنظر من ، ما با اعراب جاهلی قبل از اسلام کمترین توفیری نمی کنیم ، چه مرد باشیم و چه زن.

بنظر من حالا این ثانویه ها هر چه که می خواهند باشند فرقی نمی کنه ، می تونه پول و مال و منال باشه ، می تونه آزادی های پس از تاهل باشه ، می تونه حتی بچه باشه.

منو متهم به بی احساسی نکنید ، که خوب می دونین از احساس بی بهره نیستم اما واقعا همه ی اینها ثانویه ها هستن ، ای کاش یاد می گرفتیم چگونه برای هم بودن رو ، و از با هم بودن لذت می بردیم.

نه اینکه بیاییم که بعدا از داشته های بعد از اینمون لذت ببریم.

اگر با این شرط اومدیمو پا در جاده ی تاهل گذاشتیم ، بهتره بهمراهش یه کرنومتر هم بخریم تا اینکه زمان رسیدن به جدایی رو با صدم ثانیه هاش هم ثبت کنیم ، چرا که باید حتما اتفاق بیفته چون ما برای با هم بودن پا به این راه نگذاشته ایم و منظور های تاجرانه ی دیگری در سر می پروراندیم.

این است آنچه من در این باره می اندیشم.

بای تا های

درود
از نظرت سپاسگزارم

عباس چهارشنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 02:24 ب.ظ http://khenizi.blogfa.com/

سلام
سوال بسیار سختیه.
ولی به نظر من به جای درمان بیشتر باید به فکر پیش گیری بود و دید که چرا در دو دهه ی اخیر میزان ناباروری به طرز فزاینده ای رو به افزایشه.

سلام
ممنون از نظرت

نازی دوشنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 10:42 ق.ظ

داشتن بچه خوبه ، خیلی هم خوبه و نمیشه به آسونی گفت که اگه نباشه میشه با نبودنش و نداشتنش ساخت . ولی به صرف بچه دار شدن که ازدواج صورت نمیگیره که بخوات به خاطر اون بهم بخوره . تو زندگی باید ببینی چی دلت و خوش میکنه و چی خوشبختت میکنه . من اصلا موافق نیستم که جدایی به خاطر نبودن بچه صورت بگیره مگر اینکه بهونه ای واسه ادامه اون زندگی نباشه

سلام عزیزم
نمی دونم فیلم لیلا را دیدی یا نه تو جامعه ما تا مشکل از مرده زن فداکاری می کنه و می پذیره اما با توجه به اجازه ازدواج مجدد آقایان کدوم زنی می تونه با وجود عشق زیاد ازدواج همسرش را به خاطر بچه تحمل کنه؟ به نظرم اینجا چاره ای غیر از جدایی نیست وقتی هنوز افرادی پیدا بشن که به خاطر نبود بچه بخوان رابطه شون را فدا کنند.

یکتا دوشنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 07:50 ب.ظ

سلام
یکی از دلایل اصلی نازایی همین استرس های زندگی های روزمره ماست
خانمها در گذشته وقتی صبح ازخواب بیدار می شدن تمام فکر و ذکرشان پختن غذا و کارهای خانه بود ولی الان وقتی یه خانم از صبح هم پای مرد باید ازخانه خارج شود وکلی در محل کار مشغله داشته باشد(آن هم با حس بالایی که اکثر خانمها در انجام مسئولیتهایشان دارند) و تازه بعداز که خسته از کار برگشت به جای استراحت بایدبه فکر کارهای منزل باشد
همین می شود استرس
من با یکی ازپزشکان متخصص که صحبت کردم گفتند یکی از علل نازایی های بون علت استرس هست
دوری چند ماهه از محیط کار و استراحت این موضوع را رفع میکند

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد