جایی که برای کرم ابریشم پایان دنیاست پروانه ای متولد می شود

چشمک هر ستاره ای نگاه دزدانه اوست که مرا پیغام میدهد درزمین تنهانیستی

جایی که برای کرم ابریشم پایان دنیاست پروانه ای متولد می شود

چشمک هر ستاره ای نگاه دزدانه اوست که مرا پیغام میدهد درزمین تنهانیستی

سلامی دوباره

سلامی به تو روشنی دیده ام 

دغدغه های کوچک و بزرگ زندگیم این چند ماه مجالی را برای نوشتن و به یادگار گذاشتن برای روزهای در پیش فراهم نکرده بود 

الان دقیقا 1 سال و 9 ماه و 12 روز است که چشم روشنی ما شده ای شاید در این مدت خیلی کنارت نبوده ام اما باور کن هیچ چیز در دنیا برایم شادی آور تر و آرامشبخش تر از صدای خنده تو کلماتی که آهسته آهسته یاد می گیری که بیانشان کنی نبوده است. 

فرزندم زندگی آدمی همواره بین شادی و غم در نوسان است امید دارم که شادی هایت روز به روز فزونی یابد و تیرک وجودت هیچگاه در برابر غم هایت به لرزه در نیاید. 

شاید بزرگترین غم های آدمی در لحظه های تنهاییش رقم می خورد لحظه هایی که باید دل ببرد از دلبستگی هایش 

اولین تجربه ات جدا شدن از شیره جان مادرت بوده شاید هنوز به درجه ای از درک نرسیده باشی که بتوانی بیقراریت را بیان کنی اما لحظه ای که گفتی گربه ناقلا ازش خورده و تلخ شده دانستم چگونه آدمی از همان کودکی یاد می گیرد که در لحظه های سخت زندگی خود را فریب دهد یا به بیانی دیگر تو جیهی بسازد و شاید همان معنی باشد. 

نور چشمم 

لحظه هایی میرسد که از این فطرت کودکانه بیرون می ایی و به خودت به دنیایت و دیگران می نگری تا دلیل را پیدا کنی برای رفتارهای دور از انتظارت، امیدوارم آنگاه نیز نگاه بدون بغض کودکانه ات همراهت باشد برای محکوم نکردن دیگران برای ارامش یافتن خودت. گاهی اوقات باید از دلبستگی هایت جدا شوی تا رشد کنی . مثل درد گرفته شدن از شیر مادر 

اما این درد لازمه بالیدن تو ست باید تحملش کرد. 

بی قرار دیدنت هستم بی قرار آرامشی که در نگاه به تو پیدا می کنم و دوستت دارم بیشتر از جانم

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد