جایی که برای کرم ابریشم پایان دنیاست پروانه ای متولد می شود

چشمک هر ستاره ای نگاه دزدانه اوست که مرا پیغام میدهد درزمین تنهانیستی

جایی که برای کرم ابریشم پایان دنیاست پروانه ای متولد می شود

چشمک هر ستاره ای نگاه دزدانه اوست که مرا پیغام میدهد درزمین تنهانیستی

میوه ممنوعه

عشق میوه ممنوعه این روزها ی ما آدمهاست.... 

 می چینیش؟ 

....

به تارهای دلم که زخمه می زنی 

می شنوی 

پژواک صدای تو است در من 

بس است دیگر 

سالهاست کر شده ام....

دلم خواست بنویسم

فقط دلم می خواد بنویسم همین اما نمی دونم از چی ؟ یه جورایی همیشه نوشتن از همه چیز خالیم می کنه.حتی اگه لغات بی اختیار باشند مثل الان ... 

شاید بهترین چیزی که بتونم ازش بنویسم خاطره تعطیلات عید باشه 

یادمه همیشه بعد از عید اولین موضوع انشا تعطیلات نوروز را چگونه گذرانده اید بود؟ یادش بخیر شروع می کردیم از اول تا اخرش را با آب و تاب تو ضیح دادن 

امسال عید ساعت 2و50 دقیقه روز دوشنبه سال تحویل شد ما که شب مهمونی بودیم  و سبزی پلو و ماهی را نوش جان کرده بودیم پایه شدیم و تا سحر بیدار موندیم همراه فال حافظ و گپ زدنا 

تقریبا کل شب های تعطیلی تا نیمه شب بیدار بودم و صبح روز بعد هم تا دلم می خواست می خوابیدم از دید و بازدید عید و خوردن که اصلا کم نیاوردم 

هفته دوم به مدد تموم شدن تعطیلات یه کم به جان ما رحم شد و از این خوردن و خوابیدنه کمتر خبر بود. هفته دوم یه مهمون عزیز برام اومد که چند روز حسابی بهم خوش گذشت. بعدشم یه 13 به در عالی رفتیم بیرون 

اون روز هم حسابی بهم خوش گذشت کلی عکس گرفتم

و چیزهایی که با زلزله نمی ارزد

وقایعی چون زلزله سیل طوفان سو نامی هر ساله در بخشهای  زیادی از دنیا اتفاق می افتد هنوز خاطره زلزله بم در ان سرمای زمستان از خاطره هایمان پاک نشده ، اما چیزی که شاید تلخ تر بود حوادثی بود که شنیدیم کم و بیش بعد از زلزله در ان منطقه اتفاق افتاده از سرقت از مردگان تا سرقت کمکهای بشر دوستانه به مردم بم به هر اسمی و ویرانی که هنوز هم در مردم و شهر دیده می شو د و این اتفاق فقط مختص ایرانیان نیست . 

وقتی توفان کاترینا به نیواورلئان رسید و سدها شکست، مردم آمریکا آن آمریکای دیگر را کشف کردند. در انجا هم بازماندگان غارت شدند .واما ژاپن

حالا یک زلزله نه ریشتری ژاپن را لرزانده است.  شدت و قدرت زلزله آنقدر زیاد بوده است که باعث شده است سرعت گردش زمین به دور خودش تغییر کند و سونامی آن تا آنور اقیانوس آرام و ساحل کالیفرنیا برود. راکتورهای اتمی فوکوشیما می توانند چرنوبیل و هیروشیمای دیگری خلق کنند. و مردم ژاپن در حال …. در حال زندگی کردن هستند.  گزارشگر رادیوی ان پی آر با زن میانسالی صحبت کرد که با آرامش در حال جدا کردن کاغذ و پلاستیک  در میان زباله های پناهگاهش بود تا برای بازیافت بفرستند. معلمی به خبرنگار گفت که عمری به تدریس در شهر مشغول بوده است و حالا نگران دانش آموزان سابقش هست که در میان گمشدگان هستند. دنیا در حال تحسین آرامش و متانت مردم ژاپن است.  و همه دارند می پرسند چرا ژاپنیها مغازه ها را غارت نمی کنند. جک کافتری دروبلاگش این سوال را پرسیده است.  و جوابها جالب هستند! گرگ از آرکانزاس، ناتاشا از ونکور، کن از نیوجرسی و بیز از پنسلوانیا و خیلیهای دیگر فقط یک جواب دارند: حس غرور ملی و شرافت فردی. خوب است ملتی بتواند به مردم جهان نشان دهد که چیزهایی دارد که در هیچ زلزله ای نمی لرزند حتی اگر زلزله نه ریشتر باشد 

 

درود بر مردم  ژاپن


چقدر نزدیک و چقدر دور

و چون بهار با جوانه هایی نورسته به چشمانت خیره می شود 

آیا باز هم تاب می آوری که 

روی برگردانی از این نگاه 

نگاهی از دریچه بهشت به زمین ... 

عطر گلها که در خانه دلت می پیچد به یادت می اورد که هنوز 

زندگی جریان دارد  

و تو در خیال من پر می گشایی تا لبه پنجره آرزویم نزدیک می شوی 

و دوباره دور 

چقدر دور و چقدر نزدیک 

آنقدر نزدیک که لمست می کنم 

و آنقدر دور که گاهی می اندیشم 

پژواکی از دور دستی 

و ناگاه شوقی را حس می کنم 

شوقی که از تو در من جاری می شود 

و .... 

و فکر می کنم که بهار 

اتفاق بزرگی است که در من شکل می گیرد 

چقدر نزدیک و چقدر دور 

آنقدر نزدیک که می بویمت 

و آنقدر دور که 

دستها را سایه بان چشمهایم می کنم تا شاید سایه ات را در دور دست 

ببینم 

چقدر دور و چقدر نزدیک 

چقدر نزدیک و چقدر دور