نگاهم به جادهای است که می دانم انتها دارد اما به کجا
بعضی وقتها پر می شم از هق هق
پر می شم از عشق نفرت زیبایی زشتی و همه اضداد وجودم را لبریز می کنند
می مانم در مرز بین استقامت وشکستن
گاهی همسفر دردم وگاهی همسفر شادی
این همسفری به کجا خواهدم برد!!!!
سرنوشت یعنی انچه از پیش نگاشته شده یا آنچه باید به قلم تو نوشته شود
زندگی یعنی همسفر زنده ها بودن گاهی همسفرت کسی است که اصلا نمی شناسیش
عشق اما چه واژه غریب وقریبی است هنوز نمی شناسمش
راستی عشق یعنی چه؟
عشق یعنی تن خویش
به هر آتش و هر آب زدن
کاش ما نیز
به حیرانی ماهی برسیم
سلام
چند روزه که نیستی - رفتی سفر ؟
خدا بهمراهت
خسته نباشی
سلا م
سفر خوش گذشت ؟
جای ما رو هم خالی کردی یا نه ؟
داستا نها دارم
از دیاران که سفرکردم و رفتم بی تو
از دیاران که گذر کردم و رفتم بی تو
رفتم بی تو
تنهای تنها
و صبوری مرا کوه تحسین می کرد
سلام
رسیدن بخیر - دل زنده و شاد باش - همیشه
یا حق - تا بعد