به پرهیز تو ایمان دارم ای زیباترین پرهیز
خدا قدری بیفشاند از این بر آتش من نیز
نه عکسی نه صدایی نه زلال آهنگ جان بخشی
بگو من طی کنم این تشنگی را با چه دستاویز
چراغی تازه روشن کن که از چشم تو می خوانم
نمی خواهی مرا درگیر شب های هراس انگیز
ردی از حسرت لیلی هنوز اینجاست باور کن
هنوز اینجا کسی هست از جنون عاشقی لبریز
جوانی رفت اما عشق در جان جهان باقی است
دل انگیز است وقتی گل کند این شاخه در پاییز
شبی چون ژاله بر آرامش شبهای من بنشین
شبی چون موج از دریای نا آرام من برخیز
سلام
حضور هیچ کس در زندگی ما اتفاقی نیست ، خداوند در هر حضوری رازی را برای کمال ما پنهان کرده است ، خوشا به حال ما اگر آن راز را در یابیم
یا حق -- تا بعد